شعر در مورد بت پرستی
شعر در مورد بت پرستی ,شعری در مورد بت پرستی,شعر درباره بت پرستان,شعر درمورد بت پرستان,شعری درباره بت پرستی,شعر بت پرستی,شعر بت پرست,شعر در مورد بت پرستی,شعر بت پرست معین,شعر بت پرستان,شعری درباره بت پرستی,شعر شده ام بت پرست تو,شعر بت پرستم,متن شعر بت پرست,شعر درباره بت پرستان,شعر درمورد بت پرستان,شعری در مورد بت پرستی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بت پرستی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ز هشیاری همیجوئی تو مستی
رها کن اینخیال بت پرستی
بت صورت پرستی در میانه
نخواهد ماند این بت جاودانه
شعر در مورد بت پرستی
به هوا او ترا تو او را دوست
بت پرستی تو بت پرستی اوست
آنکه هرگز نبود با خود یار
اوست از رنج علم برخوردار
شعری در مورد بت پرستی
بت پرستی نیستم
تا بت پرستم در جهان
من خلیل اللهم و باشم
همیشه بت شکن
شعر درباره بت پرستان
زهد با عشق در نیامیزد
بت پرستی خداپرستی نیست
برگ صبری که پیش از اینم بود
سرو من تا تو برشکستی، نیست
شعر درمورد بت پرستان
بت پرستی باعث ایجاد ماست
برهمن زادان این بتخانه ایم
گر نفس سرمایه این فرصت است
آشنا تا گفنه بیگانه ایم
شعری درباره بت پرستی
بت پرستی همی بکعبه درون
زند خوانی همی بیاسین در
هستی تو و عشق هر دو بهم
الموتی بود بقزوین در
شعر بت پرستی
چو چشم شاهدان پیوسته مستی
مغی کافر نهادی بت پرستی
چو زلف کافران آشفته کاری
سیه روئی پریشان روزگاری
شعر بت پرست
ز هشیاری همیجوئی تو مستی
رها کن اینخیال بت پرستی
بت صورت پرستی در میانه
نخواهد ماند این بت جاودانه
شعر در مورد بت پرستی
بت پرستی میکنی در دیر تو
وین همه گردان شده در سیر تو
بت پرستی میکنی ای بی خبر
هر زمان بر صورتی داری نظر
شعر بت پرست معین
در آب و آینه بینی همیشه صورت خویش
که آفتاب پرستی و بت پرستی همه
همه ولایت روی تو یاغی ست
مگر سواد خطه تو اندکی قلمی
شعر بت پرستان
بت پرستی ز می پرستی به
مردن غافلان ز مستی به
جود نیکست وجود مستان بد
هوشیاری ز مست مستان بد
شعری درباره بت پرستی
نعل وارون رهنوردان را حصار آهن است
در لباس بت پرستی حق پرستی می کنیم
ما به حرف تلخ از آن لبهای میگون قانعیم
از تنک ظرفی به بوی باده مستی می کنیم
شعر شده ام بت پرست تو
خواهی که کسی شوی زهستی کم کن
ناخورده شراب وصل مستی کم کن
با زلف بتان دراز دستی کم کن
بت را چه گنه تو بت پرستی کم کن
شعر بت پرستم
دوش در خواب مرا بابت خودکاری بود
بت پرستی را در خدمت بت یاری بود
کفر زلفش به رگ و پوست چنانم در رفت
که از او هر رگ من رشته زناری بود
متن شعر بت پرست
حقیقت بت پرستست آنکه در خود هست پندارش
برست از بت پرستی چون در پندار دربندد نباشد
مرد هر مردی که او دستار بر بندد
نباشد گبر،هرگبر که او زنار بربندد
شعر در مورد بت پرستی
بیشتر بخوانید :